بررسی
اکشن فیگور انیمه دث نوت دفترچه مرگ طرح لایت خاص دوست داشتنی می باشد.
ارتفاع این شخصیت ها تقریبا 10 سانتی متر است.
جنس مواد ساخته شده از pvc با کیفیت می باشد.
این محصول به عنوان دکوری و اکسسوری اتاق انتخاب بسیار جذاب و مناسبی است.
همچنین این فیگور را به عنوان هدیه می توانید به خانواده و یا دوستانی که این شخصیت را دوست دارند پیشکش کنید.
معمولا این چنین محصولات محدودیت سنی خاصی ندارند و هر شخص با توجه به علاقه و سلیقه خود میتواند از داشتن آن لذت ببرد.
توضیحات
انیمه «دفترچه مرگ» (Death Note)، همان انیمهای است که باعث شد خیلی از ما دنیای انیمه را کشف کنیم.
این مجموعه در ۴ اکتبر ۲۰۰۶ تا ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ پخش شد و از همان ابتدا نظر منتقدان و مخاطبان را جلب کرد.
این محبوبیت برای دفترچه مرگ، دو جایزه بزرگ به همراه داشت.
یکی از آنها جایزه بهترین مجموعه تلویزیونی و جایزه دیگر مربوط به نمایشگاه کتاب
فرانکفورت بود که دفترچه مرگ توانست در آن برنده جایزه بهترین مانگای بین المللی شود.
داستان انیمه دفترچه مرگ
«لایت یاگامی» (Light Yagami)، پسری باهوش و درسخوان است که در عرض یک روز زندگیاش یا یافتن دفترچهای تغییر میکند.
فیگور نام این دفترچه، دفترچه مرگ است.
در صفحات ابتدایی دفترچه به زبان انگلیسی نوشته شده است:
اگر نام شخصی در دفترچه مرگ نوشته شود، آن فرد خواهد مرد. «لایت» فکر میکند این دفترچه یک شوخی کودکانه است،
اما در نهایت آن را آزمایش میکند. او برای آزمایش کردن این ادعا،
نام دو نفر از مجرمان را در آن مینویسد و میفهمد دفترچه مرگ به او دروغ نگفته است.
او در این حین نیز صاحب اصلی دفترچه را ملاقات میکند که یک شینیگامی (خدای مرگ در فرهنگ ژاپن) به نام «ریوک» (Ryuk) است.
لایت پس از ملاقات با ریوک، میداند دقیقاً از دفترچه مرگ چه خواستهای دارد؛
او میخواهد خدای دنیای جدید شود و حاضر است هر کاری برای تحقق خواستهاش انجام دهد.
نگران نباشید. تمام چیزهایی که در بخش «داستان انیمه دفترچه مرگ» خواندید، قرار نیست داستان را لو دهد.
شما تنها داستان قسمت اول این انیمه را خواندید. ماجرا قرار است از این هم هیجان انگیزتر بشود.
چرا دفترچه مرگ نسبت به همردههای خود محبوبتر و موفقتر شد؟
امکان ندارد وقتی انیمه Death Note را تمام میکنید، دنبال تجربه دوباره هیجان آن نباشید.
واقعیت این است که انیمههای مشابه دفترچه مرگ کم نیستند و حتی شاید از دفترچه مرگ هم بهتر باشند.
این انیمه چندین سال بعد از انیمه «هیولا» (Monster) پخش شد و هیولا از نظر داستانپردازی یک شاهکار محسوب میشد.
شما ممکن است اکشن در دفترچه مرگ با ضعف داستانی مواجه شوید
و حس کنید در اواسط آن خلاهایی وجود دارند یا اتفاقاتی میافتند که نباید بیافتند.
داستانپردازی در انیمه هیولا اینگونه نیست و حتی ندانستن کوچکترین جزییات باعث میشود پایان ماجرا را نفهمید.
فیگور انیمه دفترچه مرگ هوشمندانه است، اما پیچیده نیست.
انیمه هیولا برعکس دفترچه مرگ، هم هوشمندانه است و هم پیچیده.
در انیمه دفترچه مرگ دو شخصیت با هم میجنگند و در هیولا مفاهیم با یکدیگر در ستیز هستند،
اما در نهایت خیر و شر در قالبی سیال بین دو شخصیت مقابل یکدیگر قرار میگیرند.
ریوک و لایت
فیگور اکشن انیمه دفترچه مرگ یک رقیب دیگر هم داشت.
این رقیب که حدوداً همزمان با دفترچه مرگ پخش میشد،
انیمه «کد گیاس» (Code Geass) بود. کد گیاس وارد رقابت سرسختی با دفترچه مرگ شد.
داستانهای این دو انیمه زمین تا آسمان فرق دارند، اما یک نقطه مشترک این دو را در یک رده قرار میدهد.
آن نقطه مشترک، پسری باهوش است که دوست دارد در دنیا تفاوتی ایجاد کند
نقاط قوت انیمه
- داستانپردازی عالی
راستش رو بگم ایدش بهنظرم مسخره میاومد؛ ولی نظرم رو عوض کرد!
من تا حالا حتی یکدونه فیلم یا سریال ندیدم که ذرهای به این انیمه شبیه باشه.
داستان دفترچه مرگ مثل یک شطرنج میگذره؛ یک شطرنج که تمام حرکاتش توسط ذهن خود افراد برای ما توضیح داده میشن!
قدم به قدم جلو میرن تا یکی از طرفهای دوئل از بین بره.
این چیزیه که باعث میشه بتونم با خیال راحت به هر کسی معرفیش کنم.
نقاط ضعف انیمه
- شخصیتپردازی
بزرگترین ضعف این انیمه، شخصیت پردازیشه؛ مثلا شما انگیزهای برای کار لایت پیدا نمیکنین!
توی دیالوگها و داستان خیلی دنبالش گشتم. با این حال چیز قانع کنندهای پیدا نکردم.
یک جایی توی دیالوگها لایت از ریوک میپرسه:
– «چرا دفترچه مرگ رو به زمین انداختی؟»
+ «چون حوصلم سر رفته بود. تو چرا از دفترچه استفاده کردی؟»
– «چون منم حوصلم سر رفته بود!»
(این جمله ناخودآگاه آدم رو یاد موریارتی میاندازه!)و این واقعا چیزی نبود که برای لایت کافی باشه.
آدم کسل کارای احمقانهٔ زیادی میکنه؛ ولی لایت فقط یکدونه کار احمقانه انجام داد!
باقی کارهاش توی زندگی معقول بود و این پذیرفته نیست.
یه تئوری هست که میگه: «اون عاشق عدالته و فکر میکنه پلیس و پدرش احمقن و نتونستن اونطور
که باید و شاید عدالت رو اجرا کنن؛ پس خودش دست به کار میشه.»
خب چرا باید اعتقاد داشته باشه که عدالت درست اجرا نمیشه؟ چه چیز باعث شده چنین فکری داشته باشه؟
فیگور اکشن تازه اون فقط مجرمایی رو مجازات میکرد که پلیس گرفته بودشون! این دیگه کاملاً تئوری اول رو نقض میکنه.
تئوری بعدی میگه: «تمام افراد میتونن در شرایطی با رضایت کامل خودشون به یک شیطان تبدیل بشن!»
این هم پذیرفته نیست!
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.